صدا و سیما، دنبالهرو بیبیسی!
من این مقاله را در روز عید غدیر مینویسم و میخواهم به یکی از درسهایی که از مولا علی آموختهام بپردازم. قطعاً حضرت علی از داشتن مرید گنهکاری چون من خوشحال نیست اما تمام افتخار من این است که مرادی چون علی دارم. گاهی وقتها که از دست بعضی مؤمن نمایان ریاکار تا مرز الحاد و ارتداد پیش میروم فقط یاد علی است که مرا به سوی اسلام میکشاند. آری او تمام حجت من برای مسلمانی ست. با خود میگویم او بی دلیل به اسلام ایمان نیاورده است حتماً او چیزهایی را در اسلام میدید که من نمیبینم. من همراه علی عاشق اسلامی میشوم که در آن خلیفهی مسلمین با یک یهودی در دادگاه در یک ردیف مینشیند و آخر سر هم این مرد یهودی ست که ناباورانه برنده میشود. صحنههایی که بعد از عروج مولا دیگر هیچ وقت تکرار نشد. بعضی وقتها آرزو میکنم که ای کاش مجرمی در زمان حضرت علی بودم؛ به خدا قسم، خوردن شلاق عدالت از دست مولا، شرف دارد به چریدن نان چاپلوسی. اما افسوس که وقتی شلاق عدالت در غلاف شد، زبانهای چاپلوس و ریاکار به کار میافتد...
:: موضوعات مرتبط:
سياسي ,
,
:: برچسبها:
صدا و سيما ,
بي بي سي ,
مرام علوي ,